هوای بارانی
یارحمان
نمی دانم چرا این روز ها هوا عجیب بارانی ست...
باران که می آید دلم آشوب می شود
احساس می کنم نباید لحظه ای را از دست بدهم
اما چه گونه؟
خیلی اوقات به سراغ سیدی هایم می روم
کشو را باز می کنم
سیدی ای را بر می دارم که از کثرت دیده شدن خش برداشته
دلم می گیرد درست مثل حالا...
خداحافظ رفیق را تماشا می کنم
به باران که می رسم،
آغوشم را باز می کنم برای بغل کردن
بغل کردن خدا
با قطرات باران...
دلم می گیرد، عهد می کنم...
احساس می کنم باران تجدید عهد است...
این روزها که نزدیک محرم است
دلم عجیب هوای میثاق با شهدا را کرده است....
عجیب....
بپذیرم آقا....
یاعلی
- ۴ نظر
- ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۴۸
- ۵۹۵ نمایش