شرحی مختصری از تفسیر سوره حمــــــــــــــــد. جور دیگر نماز بخوانیم.
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ :
خداوند کلامش را با نام خود شروع کرد که بندگانش هم کارهایش را بانام خدا آغاز کنند و طبق این گفته خداوند که : هرچیزی جز وجه خدا بقا ندارد ، کاری که برای او باشد،پایدار میماند و ناقص نیست.
معنای اینکه هرکاری با نام خدا شروع شود این است که : انسان از همه کس رو برگردانده و به خدا توکل کرده است. و چون خدا براساس یک رابطه عاشقانه انسان را افریده به خاطر رحمانیتش نیاز نیازمندان را بدون هیچ چشم داشتی مرتفع میکند و به خار رحیمیتش به بندگان مومن در عالمین توجه خاص دارد .
درک این دو صفت رحمان ورحیم برای بندگان کافی است که به او رو بیاورند و فقط برای رضایش کار کنند . یعنی خدایی که دارای کمال است و مارا فقط طی یک رابطه عاشقانه افرید در های لطفش را به روی ما باز کرده و ماهم باید از روی عشق به ذات مقدسش کار کنیم و جایی برای هوس باقی نگذاریم.
جمع بندی:نشانه شروع کارها نام خداست یعنی محبت شخص باید به همه برسد اما به افراد شایسته بیشتر باشد در این صورت چون اعمالش مطابق اعمال خداست رنگ جاودانگی میگیرد.
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ:
وقتی فهمیدیم که تمام خیراتی که به ما میرسد از جانب خدای مهربان است ، ناخودآگاه زبان به حمد الله میگشاییم و دیگر به دارایی های خودمان مغرور نمیشویم و فقط برای این از بقیه تشکر میکنیم چون دستور خود خداست.
انسان باید بداند که اگر از جهالت موجود دیگری را میستاید در نهایت این ستایش برای خداست چون خدا در ایه ی 62 غافر میگوید که همه چیزمخلوق اوست.در ایه ی 7 سجده اثبات میکند که همه چیز به بهترین وجه ممکن است و در طه 8 می فرماید: اسما نیک برای خداست.
اما ایه روی رب العالمین بودن توجه ویژه دارد زیرا:
1_جز خدا هیچ کسی منشا حیات نیست.
2_سرچشمه تمام خوبی هاست.
3_ خدا تربیت کننده و جهت دهنده و صاحب اختیار تمام موجودات است و به هر موجودی وسیله رسیدن به کمالش را داده مخصوصاً انسان را که علاوه بر عقل پیامبران هم اورده است.
در نتیجه انسان مدحوش این عظمت شده و او را میستاید و شکر میکند.
اَلرَّحمنِ الرَّحیمِ :
دوباره این دوصفت تکرار میشود و این نشانه مهم بودن این صفات است که هرچه عمیق تر شوی اثر بیشتری در قلبت میگذارد.
معرفت به رحمانیت حق و رحمت همگانی او هر گونه ناامیدی را از قلب دور میکند.
اعتماد به رحیمیت خدا و رحمتی که خاصه مومنان است تلاش و امید را افزایش میدهد. و نشان دهنده رابطه رحمانی و عاطفی خدا با بندگان است.
جمع بندی: اگر انسان میخواهد از این رحمت بر خوردار شود باید خود نیز باید مظهری از این صفت شود.
مالِکِ یَومِ الدّینِ :
محور مبدا و معاد که مبنای اصلاح اخلاقی و اجتماعی است.
خداوند وقتی میتواند تربیت کننده موجودات باشد که مالکیت حقیقی انان را داشته باشد مثل مالکیت انسان بر اعمالش.پس خداوند مالک حقیقی تمام موجودات این دنیا و همینطور روز حساب و اخرت است. و هرجور که به خواهد با بندگانش رفتار میکند ، با فهم این حقیقت بنده فقط به دنبال خشنودی خداوند میرود.
*جالب این است که گفته نشده مالک جهنم و بهشت ، یعنی بنده باید برای خدا و عشقش تلاش کند نه از ترس و شوق برای بهشت و جهنم.
اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین:
اشاره به توحید عملی
در اول کار اظهار به این همه صفات خداوند انسان را مدهوش میکند و بعد با خدا عهد میکند که تنها تسلیم تو هستم و تنها از تو کمک میخواهم و برای رفع مشکلاتم از هیچ کسی غیر خودت کمک نمی خواهم.
تقدم ایّاک :
1-حقیقت عبادت ناظر دانستن خداوند برفرد و کارهایش است.
2- ما غیر از بندگی شانی نداریم و خدا هم غیر از پرستیده شدن شانی ندارد.
***بر عبادت و استعانت بعنوان حرکت اجتماعی اشاره دارد. ایّاک نعبد
اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقیمَ:
بعد از شناخت خدا و استعانت از درگاهش وقتی این عبادت و استعانت کارساز میشود که بدانیم در این معامله فقط ماییم که نیازمند هستیم و طرف دیگر کسی است که از هر لحاظ بی نیاز است. پس میگوییم ما را به راه راست هدایت کن یعنی این ما هستیم که باید راه تکامل را طی کنیم پس محتاج هدایت هستیم انهم هدایتی از طرف خداوند که کامل است نه از طرف بشر ناقص.
به هرحال انسان برای رسیدن به مقصودش راه پرخطری دارد که حتما لطف حق تعالی را میخواهد تا او را از لغزش ها حفظ کند.خدایی که بدون خواست ما این همه نعمت به ما ارزانی کرده ما را از نعمت هدایت بهرهمند میکند و برایمان هم عقل و هم پیامبران را فرستاد تا راهمان را طی کنیم.
* گفته میشود راه مستقیم نه مقصد چون راه مستقیم بدور از هر خطاییست و نزدیکترین چیز به مقصد و ویژگی این راه این است که بدون هیچ اشکالی به مقصد میرسد.
راه هایی هست که هرکس برای رسیدن به خداوند بر اساس موقعیتش میپیماید و در نهایت به راه مستقیم ختم میشود و راه مستقیم راهی است مافوق تمام راه ها.
* بازهم میگوید اهدنا یعنی هدایت یک جامعه شرط هدایت افراد است و هر کسی مسول جامعه است.
صِِِِراطَ الَّذینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم غَیرِ المغضوبِ عَلَیهِم و لا الضّالینَ:
مشخص میکند که راه راست کدام راه است : راه کسانی که بهشان نعمت داده ای یعنی شهدا و صالحین و انبیا.
و اینکه دو راه دیگر هم وجود دارد : 1-کسانی که از روی لجاجت پس از شناختن خداوند بسوی باطل رفتند و 2- کسانی که گمراهند و نمیتوانند حق و باطل را تشخیص دهند.
بندگان واقعی خدانود راه اول را انتخاب میکنند که توحید عملی و علمی است.
*پس راه راست راهی است که روندگانش دارای ویژگی های بصیرت و لجاجت نداشتن با حق هستند. یعنی هم حق پذیری و هم قدرت تشخیص حق از باطل.
این متن ارزشمند با هدف نگاهی دیگر به نماز گذاشته شد که از کتاب تفسیر المیزان و نمونه گرقته شده بود و به خلاصه نویسی خودم انجام شده بود.
التماس دعا
یاعلی مدد