راه شهادت

دستنوشته ای برای رسیدن به رضایت حق . اِعمَلوا ما شِئتُم اِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ

راه شهادت

دستنوشته ای برای رسیدن به رضایت حق . اِعمَلوا ما شِئتُم اِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ

راه شهادت

❤️فَسُبحٰنَ الَّذی بِیَدِه مَلَکوتُ کُلِّ شَیءٍ وَ اِلَیهِ تُرجَعونَ❤️
آیه ٨٣ سوره مبارکه یس

جان عالم بر لب امد ای خدا مهدی نیامد...
یاعلی مدد
التماس دعا

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


او رفت...

ماماندیم و بی لیاقتیمان...

ما ماندیم و پایه های زمین که هر  روز سست تر میشود...

و سنگین تر شدن بار امام زمان(عج)


ما ماندیم و خستگی و اه...

و روزگاری که گناهان جای نعمت ها را میگیرد...


بودن و حضور این علما لیاقت میخواهد 

که ما در این بحبوحه لیقت هایمان را جا میگذاریم...


و اما


ما ماندیم و...




وشعری وصف الحال...


کوه را خاموش دیدم، سرو را در بادها 
اشک و غم آمیخت با هم، در دل فریادها
غصه و درد و غروب عشق در چشمان ما
آه از این نامهربانی، داد از این بیدادها
ما به صبر و خویشتن داری اگر چه شهره‌ایم
صبر ما لبریز گردیده است زین رخدادها
سال‌های سال پیمودیم راه آسمان
دست در دست کسی چون بوذر و مقدادها
لحظه هجران تو آمیخت با رنجی بزرگ
با کدامین غصه باید ساخت در میعادها
در سکوتی تلخ، در بُهتی عمیق و دردناک
دانش آموزان تو هستند با اُستادها
بار الها مهدوی را با علی (ع) محشور کن
آنکه یاران را دهد در روز حشر امدادها


یا صاحب الزمان(عج) ادرکنی


  • سحر احمدی

بسم الله الرحمن الرحیم


 او نامی دیگر بود.

او حس مبهم دردناکی بود که تا کنون از هیچ کس دیگری دریافت نکرده بودم.

حسی که در لابه لای اتوبان های سرد به فراموشی سپرده می شود...

اما

عشقی که در چشمانش موج میزد 

جنون حماسه آفرینش 

 بیداری عمیقی که تا شهرهای هفت قسمی آخرت می رفت

 مجنون و مشتاقم کرد.

از نگاهش به حوالی کوچه های عشق رسیدم.

 نشانی ای که تا کنون پیدایش نکرده بودم 

و او مرا با خود برد به دنیایی دیگر .

به من عشق را فهماند

 دلتنگی را یاد داد

در دل من عاشق بودن را کاشت

 و توسل را به من اموخت

 او میگفت : چه کشته شویم و چه پیروز باید برای خدا باشد و باید مخلص او باشم.

  • سحر احمدی